درحقیقت کنفدارسیون قشقایی متشکل از یک جامعه چند ملیتی ساختار یافته بود که در بالاترین سطح، به طور سنتی تحت مدیریت ایل خان بود. ایل خان به فرزند خانوادهای اتلاق میشود که یک ایل را تاسیس کردند.
درحقیقت کنفدارسیون قشقایی متشکل از یک جامعه چند ملیتی ساختار یافته بود که در بالاترین سطح، به طور سنتی تحت مدیریت ایل خان بود. ایل خان به فرزند خانوادهای اتلاق میشود که یک ایل را تاسیس کردند. 6 قوم اصلی (طوائف) به چندین طایفه چند هزار خانواری موسوم به تیره تقسیم شدند. برای سازماندهی بیشتر به این جامعه بزرگ، سیستم سیاسی قشقایی به گروههای 100 خانواری تقسیم شدند. هر یک از این گروهها توسط کدخدا هدایت میشدند. در نهایت یک فرد ریش سفید که در اصطلاح به فرد عاقل و بالغ گروه اتلاق میشود مسئولیت و مدیریت چند گروه خانواده را برعهده میگیرد. این سطح بالای سازماندهی اجتماعی در بین گروههای عشایری جنوب ایران غیرمعمول است. درمقابل هیچ سازماندهی وسیع در، باسری ، یکی از قبایل خمسه همسایه، وجود نداشت. در سطح محلی، بین افراد قشقایی حس قوی وحدت و یگانگی مشاهده میشود. یک زوج آمریکایی در خاطرات خود از اقامت طولانیمدتشان با ایل قشقایی، از یک چوپان نگونبخت به نام کالیش نام بردند که تمام 100 راس گوسفند خود را در یک کولاک مهیب از دست داد. کدخدای بخشی که کالیش در آن زندگی میکرد خیلی سریع یک جلسه اضطراری تشکیل داد و از هر خانوار خواست برای کمک به چوپان 1 قوچ یا 1 میش با خود همراه بیاورند. طبق گفته زوج آمریکایی ” زندگی ما باید بدین گونه باشد. ما باید داشتهها و نداشتههایمان را با هم تقسیم کنیم. هیچ خانوده قشقایی به دلیل اتحاد و همبستگی فقیر و تهیدست نیست.”این همبستگی حمایتی در مراحل بافت فرش دستباف طرح قشقایی نیز وجود دارد. بیش از 6 زن بهطور همزمان روی دارهای عمودی قالی، مشغول بافت فرش عتیقه هستند و همچنان که با انگشتان خود روی رجهای بینهایت گرههای کوچکی میزنند با یکدیگر صحبت میکنند، میخندند و آواز میخوانند. یک زن برای یک مدت مشخص روی فرش خود کار میکند و قبل از بازگشت به بافت خود، جای خود را با قالی باف کناری و سپس دیگری عوض میکند. به طور همزمان گروه دیگری از زنان برای یافتن گیاهان کوهی، پوست و گیله حومه اطراف را جستجو میکنند و پس از یافتن، آنها را در وانهای رنگرزی میجوشانند. این تبادل پیوسته انرژی خلاق همراه با روحیه عمیق همبستگی افرادی که در کارمشارکت دارند بیشک یکی از عناصر کلیدی در بافت فرشهای عتیقه قشقایی است.
ارتقای قالی دستباف قشقایی با مرور زماناز آنجایی که ایل قشقایی قبل از عزیمت به جنوب ایران در آسیای مرکزی و قفقاز سکونت داشتند فرشهای آنها تحت تاثیرات سه منطقه ارتقاء یافت. فرشهای دستباف قشقایی همانند فرشهای آنتیک ترکمنیها در آسیای مرکزی دارای رنگ و شکل جلب توجه کننده و انسجام بهویژه در مدالی مرکزی مثلثی غالب هستند. قوم قشقایی با اقامت خود در مناطق کوهستانی آذربایجان استفاده از رنگهای شاداب و ترکیب تن رنگها را از قفقازیها آموختند. سرانجام، در مکان فعلی خود از هنر فرشهای آنتیک ایرانی و همچنین قبایل دیگر که در نزدیکی آنها بودند الهام گرفتند. بهطور خلاصه باید گفت که فرش قشقایی ترکیبی از خلاقیت غریزی با ظرافت و همچنین رنگ با سمبولیسم هستند.